دلم لکـــ زدهـــ
برای یکـــــ ـعاشقانهـ ے آرامـ
کهـ مــــرا بنشانـے روی پاهایت
و بگذارے گله کنمـ
از تمامـ این کابوس هایـے
کهـ چشمـ تو را دور دیدهـ اند
و دلتنگیـ را بهـــانهـ کنم
و سرمـ را پنهــــان کنمـ
توی گودے گردنتــــ
و تمامـ ریهـ امـ را پر کنمـ
از عطـــر مردانهـ اتــــــ
امشَبــ دلَم حـُضورِ مـَردانه
مـے خواهَد
نـَـه
اینکه مــَرد باشَد،نـــَه ...
مـَردانه
باشد...حَرفـَش،قــولـَش ...
فکـرَش،نگـآهَش،قـلبش
و ....
آنقدر مـَردانه که بتواטּ تا بینهایتِ دنیـآ به او اعتماد کرد...تکیــه کرد
دَقیقا تو ...!!