تو فقط مال همین قلب پر احساس منی
شب من با تو سحر خواهد شد
تو نمی دانی من . . .
چه قدر عشق تو را می خواهم
تو بخوان تا همه احساس شوم
کاش می دانستی . . .
شعرهای دل من پیش نگاه تو به خاک افتاده است
به سرم داد بزن . . .
تا بدانم که حقیقت داری
این همه عشق برای دل تو ناچیز است
آسمان را به زمین وصل کنم؟
یا زمین را همه لبریز ز سر سبزی یک فصل کنم؟
من به اعجاز دو چشمان تو ایمان دارم
به خدا گر تو نباشی
بی تو من یک بغل احساس پریشان دارم...