0039

راهرو...........

 

ازاین راهرویک نفرردشده..

 

که عطرش همونه که تومیزنی..

 

برای به زانودراوردنم...


توازمرگ حتی جلومیزنی...

 

ازاین راهرویک نفررد شده...

 

مث وقتایی که توناراحتی....

 

نفس میکشم باتمام وجود....

 

عجب عطرخوبی زده لعنتی.....

 

صدات میکنم تاهمه بشنون...

 

جواب صدام غیرپژواک نیست...

 

من انقدشکستم حس میکنم...

 

که هیچ ارتفاعی خطرناک نیست....

 

یه جوری دلم تنگ میشه برات....

 

محاله بتونی تصورکنی....

 

گمونم نمیتونی حتی خودت

 

..............................

 

جای خالیتوتودلم پرکنی

نظرات 3 + ارسال نظر
فاطمه دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:09 ب.ظ http://zemestooni.blogsky.com/

قشنگ بود

رضا سه‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:08 ق.ظ http://arzo.blogsky.com

سلام
شما لینک شدید

saeid شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:50 ب.ظ http://www.grave-stone.blogsky.com

به بالشت سر ِ خود را فرو کنی تا صبح

ولی نخوابی و کابوس ها ولت نکنند

به خود بپیچی از این فکرهای آشفته

که قرص های غم انگیز، عاقلت نکنند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد