0054

من نمی‌فهمم چرا هیچ کس نمینویسد از مردهــا
از چشم‌ها و شــانه‌ها و دستهایشــان
… … از آغوششان
از عطر تنشـان،
از صدایشــان…
پررو می‌شوند؟
خب بشوند….
مگر خود ما با هر دوستت دارمی تا آسمـان نرفته‌ایم؟
مگر ما به اتکــاء همین دست‌ها
همین نگاه‌ها
همین آغوشهـا، در بزنگاههای زندگی
سرِپا نمانده‌ایم؟…
من بلد نیستم در سـایه، دوست داشته باشم
من می‌خواهم خواستنم گوش فلک را کر کند
من می‌خواهم
مَردَم بداند دوستش دارم….

عزیزدلم روزت مبارک خیلی دوست دارم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد