-
0121
چهارشنبه 8 آذرماه سال 1391 11:44
When U Were 15 Yrs Old , I Said I Love U ... U Blushed.. U Look Down And Smile وقتی 15 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ...صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی... When U Were 20 Yrs Old, I Said I Love U ... U Put Ur Head On My Shoulder And Hold My Hand ... Afraid That I Might Dissapear ... وقتی...
-
0120
سهشنبه 9 آبانماه سال 1391 23:21
بلاخره به هم رسیدیییییییییییییییییییییییییییم هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا 20مهر عقدکردیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییم
-
0119
شنبه 15 مهرماه سال 1391 21:52
داریم به هم میرسیم 6مهر بله برونمون بود این هفته هم عقد میکنیم عاااااااااااااااااااااااااااشق عشقمونمممممممممممممممممممم
-
0118
چهارشنبه 1 شهریورماه سال 1391 23:13
این خیلی قشنگ بود دلم نیومد که نذارم. خداوندا تقدیرم را زیبا بنویس. کمکم کن انچه را تو زود خواهی من دیر نخواهم و انچه را تو دیر می خواهی من زود نخواهم
-
0117
سهشنبه 10 مردادماه سال 1391 20:19
عشق اول، مهربونم، سرتو بذار رو شونم عشق اول، مهربونم، چتر موهات سایهبونم عشق اول، نازنینم، دستتو بذار تو دستهام عشق اول، بهترینم، بوی تو داره نفسهام عشق اول، عشق آخر، اگه امشب درکنارم تو رو دارم تو رو دارم پس چرا چشم انتظارم عشق اول، عشق آخر، نکنه خوابم دوباره نکنه تنهام بذاری، بشه قلبم پاره پاره نکنه هنوز نگفتم که...
-
0116
سهشنبه 10 مردادماه سال 1391 18:41
از سه شنبه هفته ی پیش که اومدید خواستگاری فرصت نکردم بیام وبنویسم اونروز روز خوب و البته پراسترسی بود اما حالا دیگه هردومون آرومتریم دیروزم که جواب مثبتو گرفتیو خیالت راحت شد همه چی عالیه خدایا شکرت داریم به هم میرسیم عاشق عشقمونیم
-
0115
چهارشنبه 28 تیرماه سال 1391 23:13
به عکست خیره شدم ... چشمای مهربونت انگار باهام حرف میزنن ... چه آرامشی میدن بهم ... من دارم دیوونه میشم ... دارم می ترکم ... از درون داغونم ... خستم ... بی تابم ... من میترسم ... خیلی میترسم ... ترس از دست دادن تو تمام وجودمو میلرزونه ... اگه یه روزی تو رو از من بگیرن من میمیرم ... lsu,nl من کجایی که آرومم کنی ......
-
0114
چهارشنبه 28 تیرماه سال 1391 23:11
-
0113
شنبه 24 تیرماه سال 1391 22:00
مثل باد سرد پاییز غم لعنتی به من زد حتی باغبون نفهمید ... که چه آفتی به من زد رگ و ریشه هام سیاه شد , تو تنم جوونه خشکید اما این دل صبورم به غم زمونه خندید آسمون مست جنونی آسمون تشنه ی خونی آسمون مست گناهی آسمون چه رو سیاهی اگه زندگی عذابه یه حبابه روی آبه من به گریه ها می خندم می گم این همش یه خوابه مثل باد سرد پاییز...
-
0112
شنبه 24 تیرماه سال 1391 14:48
روزها را در خود پیله بسته ام و رازها را ...
-
0111
شنبه 24 تیرماه سال 1391 14:30
سوختن با تو به پروانه شدن می ارزد عشق این بار به دیوانه شدن می ارزد گر چه خاکسترم و هم سفر باد ولی جستجوی تو به بی خانه شدن می ارزد
-
0110
شنبه 24 تیرماه سال 1391 14:23
مامانت که زنگ زدو بامامانم صحبت کرد بابام گفت مخالفم مامانمم گفت نمیخوام تحقیر بشیم این چند روزه به هر صحبت و التماسی که فکرشو بکنی متوسل شدم تا فقط اجازه ورودتونو به خونمون بگیرم داغونم حالم بده عشقمو میخوام ایکاش زودتر همه چیر ردیف بشه تا هردومون اروم بشیم نفسم خیلی نگرانه منم همینطور
-
0109
پنجشنبه 22 تیرماه سال 1391 12:49
بیا تا مقدسترین عشق دنیا را به همگان نشان دهیم. بیا تا طعم شیرین ترین عشق دنیا را بچشیم. بیا تا بهترین لحظه ها را در عشقمان مهیا کنیم. بیا تا گرمی عشقمان را در قلبهایمان احساس کنیم. بیا تا عشقی یکدل و یکرنگ داشته باشیم. بیا تا غروب غم انگیز عاشقان را با نشان دادن معنی واقعی عشقمان به همگان زیبا کنیم. بیا تا فاصله...
-
0108
پنجشنبه 22 تیرماه سال 1391 12:47
در و دیوار دنیا رنگی ست خدا جهان را رنگ کرده است.. رنگ عشق از هر طرفی که رد می شوی، لباس ت به گوشه ای خواهد گرفت و رنگی خواهی شد! زیبا آن ست که چندان محتاط نباشی و بی پروا بگذری که .. خداوند کسی را دوست تر دارد که لباسش رنگی تر ست.
-
0107
پنجشنبه 22 تیرماه سال 1391 10:50
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 همه ی این لحظه ها به تنها کسی که فکرمیکنم تویی . تو تنها کسی بودی و هستی که با تک تک ذرات وجودم براش عاشقی کردم ..این همه سال حتی یک لحظه به عشق و علاقه ای که به من داشتی تردید به دلم نبوده . و من " عاشقونه خواستمت " و " خواهم داشت...
-
0106
سهشنبه 20 تیرماه سال 1391 17:16
گاهی نفسهایم بند می آید...! آتشی به جانم می افتد...! چیزی راه گلویم را میگیرد...! میدانم که چیزی نیست، جز دلتنگی
-
0105
سهشنبه 20 تیرماه سال 1391 17:15
تو مرا با خود به کجا می بری...!؟ به دریای احساس...!؟ به ساحل عشق...!؟ به کوهستان آرامش...!؟ به جنگل رویاها...!؟ با تو من به کجاها که نخواهم رفت...!؟
-
0104
سهشنبه 20 تیرماه سال 1391 17:13
می خواهم از تو لبریز شوم.! از تو و احساست.! از تو و عشقت.! از تو و زیباییت.! لبریزم کن.
-
0103
شنبه 17 تیرماه سال 1391 16:38
عشق یعنی : همین که هستم یعنی همین که هستی یعنی پای تو هستم من و تو پای من هستی عشق یعنی همین که باشم یعنی همین که باشی توی شبای تاریک برام ستاره باشی عشق یعنی یه حس تازه وقتی که نیازه آدم دلشو تو آخرین لحظه ببازه عشق یعنی لیلی و مجنون یعنی داد بزنم دوست دارم جلوی همه توی خیابون
-
0102
جمعه 16 تیرماه سال 1391 21:15
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 چــه زیبــاست وقتـی میفهمـی کسـی زیــر ایـن گنبد کبــود انتظــارت را میـکشد و چــه شیــرین است طعــم چنـد کلمــه کــه میگــوید : کجــایــی ؟
-
0101
جمعه 16 تیرماه سال 1391 21:02
میدونی عزیزم وقتی بهت میگم دوست دارم یعنی اینکه اگه یکی جذاب تر از تو رو ببینم باز قلبم واسه تو میزنه -میدونی عزیزم وقتی میگم تنها عشقمی یعنی تو رو با یکی دیگه قسمت نمیکنم یعنی میمیرم برات.. -میدونی عزیزم وقتی میگم نفسمی یعنی تو تمام وجودمی به خاطر تو قید همه رو میزنم -میدونی عزیزم وقتی میگم تحمل اشکاتو ندارم یعنی هیچ...
-
0100
جمعه 16 تیرماه سال 1391 11:31
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 دوس ندارم هیچ وقت ناراحت باشی دوس ندارم هیچ وقت بغض گلوت بگیره بغض هایـــــــــــم را به اســـمان سپـــرده ام....... خـدارحـم کـندبــــاران امــــشــب را..! .
-
0099
پنجشنبه 15 تیرماه سال 1391 17:24
دیشب خیلی خوب بود تا صبح داشتم خوابتو میدیدم... همه اش تو بغل هم بودیم... خیلی خوشحال بودیم... دلم واست یه ذره شده... دوست دارم جونم و واست بدم نفسم... اندازه ی تمام دنیا دوست دارم عشق من... تا ابد عاشقت میمونم... ببخشید اگه بعضی موقع ها بد میشم.... واسه دیدنت لحظه شماری میکنم...
-
0098
پنجشنبه 15 تیرماه سال 1391 17:20
زنهـــا بـــدنبال مَـــــرد ِ کاملنـــد " و مَــــــردها بِـــدنبال زن کامــــل " درحالے که نمیدانند خداوند آنها ... را برای کامل کردن یکدیگر آفریده ! به سلامتے اوونے که قبولتـــــ داره .... همین جورـے که هستے ما همینجوری همو میخوایم
-
0097
پنجشنبه 15 تیرماه سال 1391 17:17
امام علی (ع) : ای مالک! اگرشب هنگام کسی را مشغول گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن! ! شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی...!
-
0096
پنجشنبه 15 تیرماه سال 1391 12:05
دلم گرفته دلم عجیب گرفته است و هیچ چیز، نه این دقایق خوشبو، که روی شاخه ی نارنج می شود خاموش، نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست نه هیچ چیز مرا ازهجوم خالی اطراف نمی رهاند و فکر می کنم که این ترنم موزون حزن تا به ابد شنیده خواهد شد. (سهراب سپهری)
-
0095
چهارشنبه 14 تیرماه سال 1391 23:53
عشق را با تو می شناسم ، زندگی را با تو زیبا میبینم اگر گهگاهی چند خطی می نویسم به عشق تو است و اگر اینک نفس می کشم و زندگی میکنم به خاطر وجود تو هست هم نفسم ای تو که مرا عاشق خودت کردی نمی دانی که چقدر دوستت دارم نمیدانی که با تو چه آرزو هایی در دل دارم ... اگر از عشق تو می نویسم به عشق تو است و با وجود تو عشقت برای...
-
0094
چهارشنبه 14 تیرماه سال 1391 19:40
یه احساس عجیبی تو قلبمه مامانت گفت میخواد با مامانم صحبت کنه وبیاد خونمون خدایا شکرت
-
0093
چهارشنبه 14 تیرماه سال 1391 19:38
ببین چقدر دوست دارم....مسعودم قد آسمونا قد ستاره ها قد دریاها قد دنیا قد دلتنگیات قد دلتنگیام قد قلبت قد قلبم قد نفسهات قد نفسهام قد دوست داشتنت قد دوست داشتنم قد عشق همه عاشقایه واقعی قد عشقموووووووووووووووووووون... دووووووووووووووووووست دارم قد همه اینا...
-
0092
چهارشنبه 14 تیرماه سال 1391 19:37
حلقه ی بازوانت تنگ تر میشود و مــن آزادتر گم میشوم میان دنیایی که فقط اندازه ی یک " مــن " جا دارد